یکشنبه‌شب و همزمان با پنجمین روز از هفته کتاب و در ادامه اغتشاش‌ها در شهریار و چند شهر ایران، کتابخانه تفکر شهرستان شهریار استان تهران در آتش سوخت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دارم به آن میلیون‌ها و شاید میلیاردها کلمه فکر می‌کنم. به انتظار سالیان‌شان آنجا توی قفسه‌ها و لای کتاب‌ها و به زیست نباتی‌شان تا سوداگران کلمه بیایند، ناخن بیندازند لای عطف و صفحه‌ای را باز کنند و آنها را به زندگی بازگردانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
صدها نویسنده، ۱۳هزار کتاب، میلیون‌ها صفحه و شاید میلیاردها کلمه آنجا لابه‌لای شعله‌های خشم سوختند. کجا؟ لابد فکر کرده‌اید درباره ۳۳۳ سال پیش از میلاد مسیح و آن واقعه در تخت جمشید صحبت می‌کنیم؛ جایی که به گفته ابن‌ندیم، نویسنده الفهرست، که در حدود سال ۹۸۷ میلادی نوشته شده، در قصر آپادانا در تخت جمشید نوشته‌هایی به صورت لوح‌های چوبی، سنگ و خاک رس در موضوعات متعدد به امر اسکندر مقدونی نابود شد. یا شاید فکر می‌کنید درباره کتابخانه بزرگ ری حرف می‌زنیم که در حمله محمود غزنوی به آتش کشیده شد و شاید هم درباره ۸۰۰ سال پیش وقتی که مغول‌ها و تاتارها کتابخانه‌ها را سوزاندند. شاید هم گمان برده‌اید ماجرا کمی متاخرتر است و به جشن کتاب‌سوزان معروف احمد کسوری در دهه ۲۰ همین سده مربوط است. اما نه! ما داریم درباره بیست‌وششم آبان‌ماه ۱۳۹۸ و به عبارتی یعنی همین پریروز حرف می‌زنیم. درباره همین چندده‌کیلومتری پایتخت و جایی به اسم شهریار و شهر قدس. خبر این است: یکشنبه‌شب و همزمان با پنجمین روز از هفته کتاب و در ادامه اغتشاش‌ها در شهریار و چند شهر ایران، کتابخانه تفکر شهرستان شهریار استان تهران در آتش سوخت. آشوبگران در حالی آتش به کتابخانه تفکر شهرستان شهریار استان تهران انداختند که ۱۳هزار جلد کتاب آنجا نگهداری می‌شد و همگی در آتش سوخت. آن‌طور که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور برآورد کرده، خسارت وارده به این کتابخانه حدود ۲۰ میلیارد ریال ارزیابی شده است. از آن سو، برخی گزارش‌ها و تصاویر از به‌آتش‌کشیدن چندین جلد قرآن کریم در مصلای شهر قدس خبر می‌دهد، جایی چند کیلومتر آن‌سوتر از شهریار. مارشال برمن روزی گفته بود هر آنچه سخت و استوار است، دود می‌شود و به هوا می‌رود. کلمات، جان‌سخت‌ترین عناصر جهان پرسروصدای امروز ما هستند؛ سرنوشت‌شان چرا باید آتش باشد و دودشدن و به هوا رفتن؟
بدرود با کتابخانه هفت ساله به باغستان شهریار که بروید و خودتان را به خادم‌آباد اگر برسانید و از آنجا به نصیرآباد و بلوار ولی‌عصر(عج) که بروید، تابلوی کتابخانه تفکر را چسبیده به خانه بهداشت و شهرداری ناحیه نصیرآباد می‌بینید. البته خب، دیگر نمی‌بینید. حالا فقط سردری سوخته به جای مانده و تابلو هم به یغما رفته است. چقدر آن روز اهالی نصیرآباد خوشحال بودند که حالا محله کوچکشان کتابخانه دارد. سال ۱۳۹۱ بود و اهالی این کتابخانه چطور می‌توانستند گمان کنند که این مرکز فرهنگی کمتر از هفت سال عمر خواهد کرد. ساختمانی ۵۵۶ متری با حیاطی بزرگ که مساحت کل کتابخانه را به ۲۸۱۱ متر می‌رساند، حالا پیش روی بیش از ۴۰۰ عضو این کتابخانه است؛ ساختمانی که البته چیزی از آن باقی نمانده و حیاطی که حتی درخت‌های سوز سرمازده‌اش هم از پا درآمده‌اند. نه اکرم شعبانی را که مسؤول این کتابخانه است پیدا می‌کنیم و نه می‌توانیم با زهرا رضایی که رئیس اداره کتابخانه‌های عمومی شهریار است تماس بگیریم. تصویر خیلی دردناک است. نام کتابخانه، این درد را استعاری‌تر هم می‌کند: «تفکر». تفکر را سوزانده‌اند و جز تلی از خاکستر از آن باقی نمانده است.
نمایشگاه شیراز؛ شاید وقتی دیگر گفتیم که همان یکشنبه‌شب کمی آن‌سوتر، اغتشاشگرها پا را فراتر گذاشته و قرآن‌های موجود در مصلای شهر قدس را به آتش کشیده و حرمت کتاب خدا را شکسته‌اند. واقعا چه خبر است؟ می‌شود اینها را به پای معترضان نوشت؟ بدیهی است که نه، همه مسؤولان هم در این چند روز گفته‌اند که باید حساب مردم معترض به شرایط اقتصادی را از کسانی که اغتشاش می‌کنند جدا کرد. از سوی دیگر جام‌جم مطلع شده که چهارصدمین دوره نمایشگاه کتاب استانی در فارس نیز به زمانی دیگر موکول شده است. این نمایشگاه قرار بود از سوم تا هشتم آذر در شیراز بر پا شود اما چنان‌که می‌دانید شیراز نیز این روزها لحظه‌های نارآرامی را سپری می‌کند و جز مردم معترض، آشوبگران در آنجا نیز خساراتی را به اموال عمومی وارد آورده‌اند. بدیهی است مسؤولان برگزاری این نمایشگاه با توجه به اتفاقی که برای کتابخانه تفکر در شهرستان شهریار و برای قرآن‌های مصلای شهر قدس افتاده، چنین تصمیمی بگیرند. منبع: جام جم انتهای پیام
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا
منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۸۵۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعظیم شهریار مقابل چهره خاص زندگی
به گزارش "ورزش سه"، شهریار مغانلو بار دیگر در یک بازی سپاهان موفق به گلزنی شد و توانست تعداد گل‌هایش در این فصل از مسابقات را به عدد 15 برساند و در فاصله 4 هفته مانده تا پایان رقابت‌های لیگ برتر در دوره بیست و سوم در آستانه کسب دومین کفش طلایی پیاپی قرار بگیرد. او فصل گذشته با 13 گل عنوان کفش طلایی را به نام خود زد.
اما نکته قابل توجه درباره شهریار مغانلو در این مسابقه جشن گل او بود که در ورزشگاه نقش جهان که روز پر هواداری را هم پشت سر نگذاشت، توجه حاضرین را جلب کرد. او پس از گلزنی بدون اینکه از کاوه رضایی که در چند قدمی او بود، تشکر کند، به سمت جایگاه ویژه رفت و به سمت یکی از حاضرین در آن منطقه از استادیوم تعظیم کرد.
ویدئو: 331978
پس از پایان مسابقه مشخص شد که پدر شهریار مغانلو در استادیوم نقش جهان حاضر بوده و دلیل جشن گل خاص و تعظیمی که داشت، حضور پدرش بوده است. با این حال مغانلو پس از ابراز ارادت به پدر دوباره به سمت دروازه استقلال خوزستان بازگشت و به جشن دیگری از بازیکنان سپاهان با حضور کاوه رضایی پیوست و از او بابت پاس گلی که برایش در محوطه شش قدم ارسال کرد، تشکر کرد.
شهریار اگر نگوییم بهترین بازیکن سپاهان در مصاف با استقلال خوزستان و همینطور بهترین بازیکن زمین بود، یکی از بهترین‌ها بود و چند موقعیت بسیار خوب را با مهارت بالا در سرزنی و شوتزنی ایجاد کرد که بدشانس بود و فقط یک مرتبه موفق به گلزنی شد. با این حال بی‌شک گلزنی مقابل دیدگان پدر برای آقای گل لیگ برتر در هوایی بهاری و بارانی ورزشگاه نقش جهان حس و حال خاصی داشته است.
ببینید | فریادهای تهیهکننده سریالهای خاطرهانگیز رضا عطاران بر سر فرد محکوم در پرونده مرگ مشکوک زهره فکور صبور در صحنه دستگیری!